کاش می شد زندگی را از سر نوشت زندگی راگونه ای دیگرنوشت
پنج شنبه 29 آبان 1393 ساعت 1:51 بعد از ظهر |
بازدید : 127 |
نوشته شده به دست sahand |
(نظرات )
ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟